سفرنامه پوکت

سفر به جزیره زیبای پوکت در کشور تایلند میتواند برای هر گردشگری یک سفر رویایی باشد,  اگر شما هم تصمیم دارید با تور پوکت به این جزیره زیبا سفر کنید میتوانید با استفاده از این سفرنامه پوکت اطلاعات بیشتری در مورد شهر پوکت بدست بیاورید .

 

سفرنامه پوکت – روز اول

پرواز ما از فرودگاه امام ساعت 4:30 دقیقه صبح 30 مهرماه به مقصد پوکت با یک توقف کوتاه یکساعته در فرودگاه(hamad air port) دوحه بود ساعت 19:30 به وقت محلی به فرودگاه پوکت رسیدیم. هوا مطبوع و باد خنکی همراه با کمی رطوبت صورت را نوازش میداد. بعد از گذر از گیت و چک کردن پاسپورت از فرودگاه خارج شدیم. پس از پیدا کردن نماینده سوار ون به سمت ساحل پاتونگ و هتل میلینیوم ریزورت به راه افتادیم. پس از گذشت تقریباً یکساعت به هتل رسیدیم.

هتل ملینیوم ریزورت پوکت

هتل 5 ستاره میلنیوم ریزورت (Millennium Resort) واقع در منطقه پاتونگ (Patong) درجزیره پوکت (تایلند) میباشد. این هتل به واقع در قلب پوکت و تقریبا در شلوغ ترین و مرکزی ترین نقطه منطقه پاتونگ واقع شده است و بهترین دسترسی به بهترین و بزرگترین پاساژ این منطقه با نام جاانگسیلون (Jung Ceylon) و بازارهای خرید و ساحل زیبا و دیدنی پاتونگ را فراهم می آورد . این هتل ساحل اختصاصی ندارد و برای دسترسی به ساحل پاتونگ باید مسافت 500 متری را بپیمایید.

اتاقمون رو که در قسمت (lake Side) که آرام و به دور از سرو صدا بود رو تحویل گرفتیم و ساعت حدود 10 شب شده بود سریع لباس عوض کردیم و جهت آشنایی با موقعیت هتل و خوردن شام به بیرون هتل رفتیم. موقعیت مکانی هتل بینظیر بود و یه همه جا دسترسی آسان بود از طریق GPS  بازار Banzaan رو پیدا کردمو به اونجا رفتیم بسیار به هتل نزدیک هست در آنجا غذاهای دریایی بصورت زنده هستند و پس از انتخاب برای طبخ آماده میشن،لاوستر و میگوی سوخاری را امتحان کردیم عالی بود نکته مثبتش قیمتهای خیلی ارزان و مناسب مواد غذایی هست.

در امتداد بازار Banzaan دکه های فروش تورهای داخلی پوکت بود چندتایی رو سوال کردیم و مناسبترین تورها رو مرد جوانی به اسم جو  Joe که به همراه نامزدش اونجا رو اداره میکرد ارائه میداد تور دهکده فیلها یا Elephant village  رو برای فردا انتخاب کردیم و شماره تلفنش رو هم به من داد و گفت اگر از تور راضی بودی بقیه تورها رو هم از من بگیرید که قبول کردم بهش گفتم اگر راضی بودم توی سفرنامه پوکت رو که مینویسم عکس و شمارت رو هم تو وبلاگم میگذارم گفت ایرانی ها هر موقع میخوان تور با تخفیف بگیرن از این حرفها میزنند. و قرار شد ساعت 9 صبح ماشین دنبالمون بیاد.

 سفرنامه پوکت – روز دوم

 

صبح بعد از صرف صبحانه نه چندان دلچسب هتل که در همه کشورهای شرق آسیا به یک شکل هست و ما فقط میتونیم تخم مرغ و شیرنیجاتش رو استفاده کنیم به لابی هتل رفتیم و طبق عادت خوب تایلندیها به وقتشناسی سر ساعت 9 راننده دنبالمون اومد و با تاکسی وانتهای مخصوص به سمت Elephant village راه افتادیم در طول مسیر سرسبزی محیط و باد خنکی که از سمت دریا و خلیج تایلند می آمد با سرعت بهمون میخورد و نشستن توی تاکسی وانت حس نوستالژیک کودکی رو به یاد مون می آورد و حسابی کیف داد. در اونجا قسمتی بود که میتونستید موز بخرید و در طول مسیر به فیلها موزها رو بدید.

در قسمتی از طول مسیر مرد فیلبان پیاده میشد و میگذاشت خود توریستها بتنهایی فیل رو هدایت کنن که جالب بود دوربین رو بهش دادم چند تایی عکس ازما گرفت تجربه جالبی بود.

ظهر شده بود میخواستیم برگردیم که چشممون به یک پیست موتور سواری افتاد که نزدیک اونجا بود پرسیدیم و گفتن تور ATV هست خسته شده بودیم گفتیم میریم و فردا بر گردیم. به هتل برگشتیم و سراغ رستوران ایرانی رو گرفتیم خیلیها نمیدونستن و آدرس رستورانهای عربی رو میدادند که یکبار در مالزی تجربه بدش هنوز در خاطرمون مونده بود خلاصه اسمش رو میدونستیم تو اینترنت سرچ کردم و آدرس رو نشون دادم راهنماییمون کردن در نزدیکی هتل در انتهای یک کوچه تابلوی رستوران ایرانی پادیران به چشممون خورد و کلی خوشحال شدیم

رستوران خیلی شیکی نبود اما محیط گرم و غذاهای خیلی خوبی داشت و صاحبش فردی بنام علی آقا بود که بهمراه پسرعموشون اکثر مواقع پشت میز بودن و بسیار انسانهای محترم و با اخلاقی بودند. بعد از چند روز دوری از غذاهای وطنی چلوکباب کوبیده و یه سبزی پلو باماهی که طعم منحصربفردی داشت حسابی حالمون رو جا آورد، با علی آقا و پسرعموشون خداحافظی کردیم.

 تا عصر در هتل استراحت کردیم عصر به بازار جانگسیلون Jung Ceylon که در پایین هتل قرار داشت رفتیم و سری هم به Big C که شعبه ای در جانگسیلون داشت زدیم تنها اشکال هتل ملینیوم ریزورت پوکت برای آقایون این هست که دقیقاً در بازار قرار داره و خانمها تا بیکار میشن بازارگردی رو شروع میکنن و از نظر اکثر خانمها بزرگترین حسن این هتل هست! با Joe جهت تور ATV fv برای فردا تماس گرفتم و هماهنگ کردم که تور معبد بودای بزرگ سفید Big Buddha رو هم بهمون اشانتیون داد و قرار برای فردا صبح ساعت 9 شد.

سفرنامه پوکت – روز سوم

امروز هم  مثل هر روز صبحانه نه چندان دلچسب هتل رو خوردیم و پس از آمدن راننده به سمت پیست موتور سواری جهت تور ATV به راه افتادیم  و بعد از مقداری آموزش اولیه  هر کدام با یک  موتور به سمت جنگل به راه افتادیم.

تجربه جالب و کمی دلهره آور بود مخصوصاً وقتی از یک بلندی پر از گل و شل باید پایین می اومدی و هر لحظه امکان چپ شدن موتور میرفت.

از گرمای هوا همراه با شرجی حسابی خسته و خیس عرق شده بودیم، تور که تموم شد نوبت آفر Joe رسیده بود و به همراه راننده ما  بسمت معبد بودای بزرگ سفید Big Buddha به راه افتادیم.

این مجسمه بزرگ سفید رنگ ، یکی ازمجسمه های خیره کننده در شهر پوکت است که در بالای تپه ناکرد قرار داره و تقریبا از همه جای جزیره به خوبی دیده می شه. این مجسمه حدود ۴۵ متر ارتفاع داره و بزرگ ترین مجسمه بودا در تایلند میباشد . محل این مجسمه در جایی بین خلیج چالونگ و دریای آندامان و کاتا قرار داره، راستش اینقدر توی سفر به چین ، مالزی و بانکوک –پاتایا معبد دیدیم که وقتی به اونجا رسیدیم هیچ جذابیتی برامون نداشت پس برای اینکه راننده دلخور نشه دوری زدیم و سریع برگشتیم در مسیر برگشت از راننده خواستیم ما رو بجای هتل پیش رستوران پادیران پیاده کنه بعد از نهار هم به هتل برگشتیم و بیهوش شدیم. بعد از ظهر کمی در بازار چرخیدیم و به مرکز ماساژ در طبقه زیرین جانگسیلون رفتیم و خیلی خوب بود. میخواستیم برای فردا تور جزیره فی فی Phi Phi رو بگیریم که به پیشنهاد بانو فردا رو به خودمون استراحت دادیم و قرار شد از پاتونگ به پوکت و مرکز خرید سنترال فستیوال بریم .

 سفرنامه پوکت – روز چهارم

صبح از هتل با یه  توک توک به توافق رسیدیم که ما رو به پوکت و مرکز خرید سنترال فستیوال Central festival  به مبلغ 300 بات ببره، راه افتادیم و تقریباً 40 دقیقه تو راه بودیم تا رسیدیم. توی سنترال فستیوال برندی که بیش از همه توجه بانو رو به خودش جلب میکرد H&M بود که در دوطبقه قرار داشت و از تنوع خوبی هم برخوردار بود هر چند که به نسبت شعبه های استانبول اجناسش دو تا سه برابر بود، اما به هر صورت قیمتهاش از جانگسیلون بهتر بود البته نکته ای که باید بگم توی پوکت اغلب فروشگاهها برند هستند و قیمتها بالا و بیشتر افرادی که به پوکت میان هدفشون بیشتر آرامش و استراحت هست  تا خرید. از سنترال فستیوال که بیرون بیاید یه شعبه بزرگ Big C هست

که مثل فروشگاه شهروند خودمون هست در فاصله حدود 500 متری اونجا قرار داره که قسمت لباسش قیمتهای خوبی داشت البته این رو اضافه کنم که همشون برندهای تایلندی. یکی دوباری در مسیر Big C به سنترال فستیوال در رفت و آمد بودیم و نهار هم  KFC خوردیم که بد نبود.

با مقدار زیادی خرید، تنی خسته و جیبهایی خالی در ساعت 9 شب به سمت هتل به راه افتادیم، وسائل رو توی هتل گذاشتیم و به سمت مرکز foot massage  حرکت کردیم. بعد از ماساژ، شام و سپس هماهنگی جهت تور جزیره Phi Phi برای فردا.

سفر نامه پوکت – روز پنجم

صبح ساعت 7 صبح راننده دنبالمون اومد و بعد از سوار کردن یک خانواده پرجمعیت چینی که در مالزی زندگی میکردند که البته این رو در طول تور که باهم دوست شدیم فهمیدیم، به سمت اسکله حرکت کردیم در اونجا به جمع توریستهای Angle Speed  پیوستیم.به ما دستبندهایی دادن که مشخصه هر تور گروه بود.

بعد از توضیحاتی در خصوص آشنایی جهت استفاده از جلیقه نجات و عکسهایی از ماهیهای سمی قایق تندرو ما شروع به حرکت کرد. مدتی از حرکت گذشته بود که گفتند اونهایی که تمایل به غواصی دارند با پرداخت هزینه میتوانند از جمع جدا و به یک کشتی دیگه برای غواصی منتقل بشن هر چقدر به بانو اصرار کردم که بریم قبول نکرد و میترسید پس من هم انصراف دادم و به همراه بقیه گروه به سمت جزیره کوچکی که قایقها همه اونجا ایستاده بودند رفتیم .

کنار ساحل صندلیهای مخصوص بود که کرایه میدادند به مبلغ 200 بات پرداخت کردیم و زیر سایه چتر ها و کنار ساحل دریای آندامان بر روی صندلی لم دادیم و از مناظر زیبا و بکر اونجا تعدادی عکس گرفتیم. تقریباً 1 ساعتی اونجا بودیم و بسمت Monkey Island یا جزیره میمونها پوکت به راه افتادیم.

توقفی کوتاه و سپس به سمت جزیره فی فی ادامه مسیر دادیم و نهار روهم در سالنی که متعلق به تور بود خوردیم چیزی شبیه پوست ماهی با برنج شفته تنها چیزی بود که تونستیم از عذاهای اونجا بخوریم. بعد از نهار و کمی توقف در جزیره فی فی به سمت Viking Cave یا غار وایکینگها که ظاهراً افراد کولی بودند که در اونجا زندگی میکردند رفتیم.

سپس قسمت جذاب و هیجان انگیز تور فی فی بود که در هنگان رفتن به سمت National Park قایق در قسمتی از اقیانوس توقف کرد که پر از ماهیهای رنگی و زیبا بود و به هرنفر که تمایل داشت یک (snorkel ) که عینک و لوله غواصی بود به همراه جلیقه رو داد و میتونستید Snorkeling انجام بدین.

دیدن ماهیهای رنگارنگ غوطه ور در آب زلال و شنا کردن در میان آنها بسیار لذت بخش و جالب بود. از اونجا به  پارک ملی حفاظت شده یا همون National Park  رفتیم .

و در حدود ساعت 6 به اسکله برگشتیم و با ون به طرف پاتونگ و هتل ملینیوم به راه افتادیم. تمام پوستمون تو آفتاب سوخته بود در نزدیکی بازار بانگالا یه داروخانه دیدیم از اعضا تور که باهم کلی دوست شده بودیم بعد از رد و بدل کردن شماره ها خداحافظی  و از داروخانه ضد آفتاب برای تور فردا تهیه و پس از خوردن شام در برگر کینگ به هتل برگشتیم تا برای فردا و تور جزیره جیمز باند آماده بشیم .

سفرنامه پوکت – روز ششم

صبح آماده شدیم و خواستیم از اتاق بیرون بریم که چشمم به پنجره افتاد و دیدم بارون خیلی شدیدی در حال بارش هست. بعد از صرف صبحانه در لابی بودیم و منتظر که دیدم موبایلم زنگ میخوره جواب دادم دیدم از طرف شرکتی هست که تور جیمز باند رو برگزار میکنه و گفتند با توجه به وضع هوا کشتیها اجازه ندارن از اسکله خارج بشن و تور کنسل و به فردا موکول شده یک کم پکر شدیم اما بانو گفت خیلی هم خوب شد چون تو این هوا  اصلاً نمیتونستیم جایی رو ببینیم. به اتاق برگشتیم و داشتم توی اینترنت جستجو میکردم که چشمم به بازار اوتلت پریمیوم افتاد که نوشته بود برندهای مختلف اونجا جنسهای حراجی دارند تا ساعت 11 توی بازار جانگسیلون میچرخیدیم تا اینکه دیدیم باران بند اومده و هوا هم آفتابی شده پس یه توک توک گرفتیم با 400 بات و پیش بسوی Premium Outlet .

مغازه های مرکز خرید پریمیوم اوت لت پوکت واقع در جاده بایپس، لباس و وسایل ورزشی مارک دار با قیمت های مقرون به صرفه را به فروش می رسانند. به غیر از مارک ها و برند های تایلندی، برخی برندهای تجاری بین المللی مثل لاکوست، گای لاروش، هوش پاپی، برادران وارنر، پیر کاردین، لی، آدیداس، و نایک را با تخفیف 70% عرضه می دارند.

راستش راه دور بود در مسیرمون روی GPS  که نگاه میکردم سنترال فستیوال و یه بازار دیگه بنام تسکو  Tesco هم نزدیکمون بود. حسابی خسته شده بودیم اما وقتی وارد بازار شدیم خستگی از تنمون در اومد تمام برندهای معروف کفش اونجا نمایندگی داشتن و از 30 تا 80درصد تخفیف بود که Reebok  و Nike  آفرهاشون بهتر از بقیه بود، بهترین خریدهامون در طول سفر برای کفش بود اون هم در این بازار و خوشحالتر از همه بانو که یک کفش رو که میخواست توی جانگسیلون با قیمت 800هزارتومان به پول خودمون بخره و همون کفش رو دید که 70درصد تخفیف خورده. تا ساعت 5 اونجا بودیم و یک تاکسی گرفتیم و بسمت بازار تسکو لوتوس حرکت کردیم

توی تسکو لوتوس همه چیز پیدا میشه از لباس تا جواهرات و میوه و غیره کمی خرید کردیم من هم آووکادو خریدم , خیلی باحال بود و پیاده به سمت Big C   و سنترال فستیوال رفتیم و بانو کمی خرید کرد. شب شده بود که به پاتونگ و هتل برگشتیم.  هوا رو تو سایت چک کردم فردا آسمان آبی و هوا آفتابی بود.

سفر به پوکت – روز هفتم

 

صبح طبق معمول بعد از صبحانه راننده به دنبالمون اومد و بعد از چند بار توقف جهت سوار کردن چند توریست آلمانی و استرالیایی به سمت اسکله به راه افتادیم چیزی نزدیک به 3 ساعت در راه بودیم چند جا هم راننده جلو فروشگاههای صنایع دستی توقف میکرد و پیشنهاد خرید میداد که بالاخره بعد از چند بار همه شاکی شدند و راننده هم بیخیال شد در طول مسیر ابتدا ما رو به جایی بردند به اسم کوه میمونها که تعداد زیادی میمون اونجا بودند و معبد قشنگی هم در کنارش بود و سپس به اسکله جیمز باند رسیدیم.

اونجا قایقهایی بود که آدم رو یاد قایقهای ونیزی می انداخت با این تفاوت که اینها پاروهای موتوری داشتند

برنامه اول تور رفتن به Muslem’s Island  یا جزیره مسلمانان و نهار در اونجا بود وقتی داشتیم نزدیک میشدیم مسجدی با گنبدهای طلایی جلب نظر میکرد و خوب که دقت کردیم بیشتر ساختمانها برروی پایه هایی از آب بیرون زده قرار داشتند.

نهار رو که از غذاهای مختلف و متنوع تایلندی ولی سازگار با ذائقه ما بود دور یک میز به همراه دیگر افراد تور خوردیم و به سمت جزیره جیمز باند به راه افتادیممناظر بینظیری بود و در جزیره گشتی زدیم و کمی صنایع دستی خریدیم و جزیره جیمز باند رو بسمت محل برگذاری تور کانو Canoe یا همان قایقهای باریک بادی ترک کردیم.

جزیره جیمز باند پوکت

با توجه به اینکه ما در ساعات پایانی به قسمت کانو رسیدیم کمی خلوت تر از وقتی بود که داشتیم از اونجا گذر میکردیم خلاصه ما مسافرقایق قایقرانی شدیم که خودش رو ( جکی ) معرفی میکرد و کلی با جکی شوخی و صحبت میکردیم و از منظر عکس میگرفتیم به سمت قسمتی از یک غار رسیدیم که حتماً باید بصورت دراز کش از اونجا عبورمیکردیم چون ورودی بسیار کم ارتفاعی داشت.

همین که بانو سرش رو خم کرد عینکی که برای سالگرد ازدواجمون براش کادو گرفته بودم و قیمتی هم بود از بالای سرش بدرون آب افتاد و آه از نهاد ما در اومد جکی که صحنه رو ندیده بود سوال کرد که چرا همسرت ناراحته جریان رو براش گفتم بهم گفت ناراحت نباشید اینجا کم عمق هست میرم و پیداش میکنم هر چی اصرار کردیم که اینکارو نکنه بدرون آب پرید و چیزی در حدود ربع ساعت زیر آب رو میگشت و در حالی که ما کاملاً ناامید شده بودیم عینک رو پیدا بقیه توریستها هم که مطلع شده بودند همون نزدیک توی قایقها ایستاده بودند و وقتی جکی رو عینک در دست دیدن کلی براش دست زدن.

وقتی به کنار محلی که باید پیاده میشدیم رسیدیم انعام خوبی بابت تشکر بهش دادم. پول رو گرفت و تشکر کرد وگفت ولی من بخاطر پول اینکار رو نکردم نمیخواستم از کانوی من با یک خاطره بد پیاده بشید. بازم ازش تشکر کردم و بهش گفتم برای همیشه  در یادم میمونه و برای یادگاری چند تا عکس با هم گرفتیم و بسمت اسکله براه افتادیم.

سوار ون در راه بازگشت خسته از یک روز پرهیجان چشمهامون گرم شد و وقتی چشم باز کردیم که ساعت تقریباً 9 شب بود و به پاتونگ رسیده بودیم با بقیه خداحافظی و بعد شام برای بستن و جمع و جور کردن وسایل جهت پرواز فردا به هتل برگشتیم.

 

————————————————————————–

نویسنده : علی ساعی نیا – وبلاگ : alisaeinia.persianblog